تعصبات قوم و قبیله ای محدود کننده اتحاد و یکدلی


 زمانی در کوچه های شهر اردبیل افرادی پیدا می شدند که ادعای پاسداری از کوچه ها را داشتند اگر فرد غریبه ای وارد کوچه می شد از او بازخواست می کردند که شما بچه این محله نیستی همیشه برایم سوال بود که مثلا بچه ان کوچه بودن چه فرقی با سایر کوچه ها دارد  بعدها دیدم آن شخص هیچ تعصبی به شهر یا حتی کشورش ندارد با خودم  گفتم وقتی کشور و شهری نباشد بودن کوچه چه مفهومی دارد ایشان ذهن خود را انقدر کوچک کرده که بیشتر از کوچه خود را نمی بیند چرا نباید وسعت دیدمان را بیشتر بکنیم اگر واقع بین باشیم محدوده جغرافیا مفهوم اکتسابی است هیچ کس محل به دنیا آمدن خود را انتخاب نکرده اینکه بخاطر این در دنیا جنگ و کشمکش وجود دارد باعث تاسف است بنظرم یکی از عامل هایی که موجب شده محل زندگی، شهر یا کشور اهمیت پیدا کند امنیت، اجرای قوانین و جلوگیری از هرج و مرج هست انچه که موجب شود یک عده در محدوده جغرافیایی با هم زندگی کنند و یک ملت یا کشور را تشکیل دهند فرهنگ، زبان، ریشه تاریخی و میراث مشترک هست اگر بخواهیم بصرف هریک از موارد ذکر شده بصورت جداگانه اتحاد و یکپارچگی خود را فدا کنیم مانند آن شخصی که ذهن خود را محدود به کوچه محل زندگی خود گردانیده و دایره وسعت دیدمان را محدود کرده ایم اگر توجه کرده باشیم هر یک از استانهای کشورمان خصوصیات فرهنگی مستقل جدا از خصوصیات فرهنگی کلی  کشور دارند این خصوصیات فرهنگی ممتاز باعث جذابیت و تکمیل کننده نقایص کلی فرهنگ غالب شده است تنوع فرهنگی و بعضا زبان و حتی دین و مذهب موجب نشده اتحاد و یکپارچگی یک ملت را بهم بزند ریشه تاریخی و میراث مشترک عامل اصلی اتحاد و انسجام این کشور هست و نباید بگذاریم عامل های بیرونی موجب محدود شدن این اتحاد و یکدلی شود . رسول بخشی زاد

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.